9 مدل معتبر برای مربیگری(کوچینگ): ضروری برای هر کوچ

به عنوان یک کوچ، آیا به دنبال مدل های کوچینگ موثر برای کمک به مراجعین خود در رسیدن به اهداف خود هستید؟ با وجود مدل های بسیار زیاد مربیگری، چگونه می دانید که کدام یک واقعاً مؤثر و ارزش پیاده سازی در تمرین شما هستند؟

در این مقاله، 9 مدل مربیگری معتبر را که هر مربی باید در جعبه ابزار خود داشته باشد، بررسی خواهیم کرد.

مدل های کوچینگ چیست؟

چه یک مربی باتجربه باشید و چه به دنبال راه اندازی کسب و کار کوچینگ خود هستید، داشتن یک مدل کوچینگ ضروری است، شما را معتبر جلوه می‌دهد و به شما کمک می‌کند تا تمرینات مربیگری خود را اصلاح کنید.

مدل کوچینگ یک چارچوب ضروری است که برای کمک به مراجعین برای موفقیت و دستیابی به اهدافشان طراحی شده است. این روش‌های منحصر به فرد یک کوچ را با مجموعه‌ای از ابزارهای مربیگری استراتژیک ترکیب می‌کند تا اثربخشی و اعتبار فرایند کوچینگ را تقویت کند.

این مدل ها از یک رویکرد سیستماتیک استفاده می کنند. آنها روشی ساختاریافته برای توسعه مشتریان ارائه می دهند. این شامل تعریف اهداف، کاوش در چشم اندازها، و ایجاد برنامه های عملی است.

تحقیقات نشان می‌دهد که مربیگری با استفاده از اصل روانشناسی تفاوت زیادی در خروجی مراجعین ایجاد می‌کند. از اصول روان درمانی و روانشناسی مثبت استفاده می‌کند که این اصول غالبا از متد درمان انسان محور راجرز گرفته شده است. این می‌تواند نتایج یادگیری را بهبود بخشد. این‌ها شامل احساسات، تفکر، مهارت‌ها، عملکرد و سلامت روان می‌شود.

این روش‌ها دید کاملی از مراجعین ارائه می‌دهند. آن‌ها انگیزه‌ها، تاریخچه‌ها و موقعیت‌های فعلی مراجعین را در نظر می‌گیرند. این به مراجعان کمک می‌کند تا تغییرات پایداری در رفتار خود ایجاد کنند.

این چارچوب سیستماتیک، شیوه های مربیگری را محکم می‌کند. بر اساس اصول تثبیت شده است. این باعث افزایش اثربخشی و قابلیت اطمینان آن‌ها می‌شود. به افراد کمک می‌کند تا به اهداف شخصی و حرفه ای خود برسند.

انواع مدل های کوچینگ

مدل های کوچینگ چارچوبی ساختاریافته ارائه می‌دهند که به مربیان کمک می‌کند تا به طور مؤثر با مشتریان برای رسیدن به اهداف و بهبود مهارت‌ها کار کنند. انواع مختلفی از مدل های مربیگری وجود دارد. هر مدل رویکرد و تمرکز منحصر به فرد خود را دارد.

در اینجا، ما برخی از پرکاربردترین مدل های کوچینگ را که می‌توانید برای تقویت تمرین خود استفاده کنید، بررسی می‌کنیم.

• 🥇 مدل مربیگری GROW: بهترین برای توسعه شخصی
• 🥈 مدل مربیگری STEPPA: بهترین برای تقویت هوش هیجانی
• 🥉 مدل مربیگری CLEAR: بهترین برای تقویت رهبری
• مدل کوچینگ CIGAR: بهترین برای برنامه ریزی استراتژیک
• مدل مربیگری OSCAR: بهترین برای توسعه اجرایی
• مدل کوچینگ متمرکز بر راه حل: بهترین برای مداخله در بحران و مدیریت تغییر
• مدل مربیگری AOR: بهترین برای توسعه تیم
• مدل مربیگری FUEL: بهترین برای رشد شخصی و توسعه آموزشی
• مدل مربیگری WOOP: بهترین برای تقویت انگیزه و سلامت و تندرستی.

۱. مدل مربیگری GROW: بهترین برای توسعه شخصی

مدل مربیگری GROW ابزار مورد علاقه اکثر مربیان است. این مدل مربیگری توسط سر جان ویتمور ساخته شده است و مانند یک نقشه کار می‌کند تا به مربیان و مراجعین آن‌ها کمک کند تا در جلسات مربیگری به درستی حرکت کنند. آن را مانند رفتن به یک سفر با چهار توقف در نظر بگیرید.

این مدل عالیه این واقعا به مربیان کمک می‌کند تا مکالمات مهمی با مراجعین داشته باشند. بر تعیین اهداف، درک موقعیت فعلی با نگاه کردن به انتخاب‌های مختلف و آماده شدن برای اقدام تمرکز دارد. این امر مربیگری را سازماندهی و مؤثرتر می کند.

مدل مربیگری GROW

G – تنظیم هدف:

جادو از اینجا شروع می‌شود. مربیان با مراجعین بصورت جدی صحبت و به آن‌ها کمک می‌کنند تا بفهمند که واقعاً می‌خواهند در چند ماه آینده به چه چیزی برسند.
مربیان از تمرین‌های هدف گذاری برای کمک به مشتریان در تعیین اهداف استفاده می‌کنند. این اهداف قابل اجرا و همسو با ارزش‌ها و آرزوهای آن‌ها هستند.
آنها می توانند سؤالات فعالی مانند “رویای بزرگ شما برای سه ماهه بعدی چیست؟” یا چند برگه دستی برای تعیین هدف بردارید تا همه چیز نوشته شود. همه چیز در مورد این است که آن هدف را در دید مراجع قرار دهید تا دقیقا بدانند که هدفشان کجاست.

R – بررسی واقعیت:

در مرحله بعد، مربیان به مراجعین کمک می‌کنند تا نگاهی دقیق و خوب به موقعیت فعلی خود داشته باشند. مانند این است که وضعیت فعلی خود را با سؤالاتی مانند “در حال حاضر چقدر به هدف خود نزدیک هستید؟” ارزیابی کنید.
ابزارهایی مانند تجزیه و تحلیل SWOT نیز برای بررسی عمیق در مورد آنچه کار می‌کند و آنچه کار نمی‌کند و فرصت‌های طلایی در کجا نهفته است استفاده می‌شود. این یک گام بسیار مهم برای درک وضعیت زمین و نحوه استفاده از چیزهایی است که به نفع خود دارید.

O – کاوش گزینه‌ها:

اینجا جایی است که طوفان فکری اتفاق می‌افتد. مربیان مراجعین را تشویق می‌کنند تا خارج از چارچوب فکر کنند. پرسیدن مواردی از این قبیل، «راه‌هایی که می‌توانید با این مانع مقابله کنید چیست؟» چه با طوفان فکری و چه با استفاده از ابزارهای تصمیم گیری، هدف تولید گزینه‌های متعدد است.
به کمک ابزارهای تصمیم گیری، هدف این است که تا حد امکان گزینه‌های بیشتری را روشن کنید. دیدن همه مسیرهای مختلف برای رسیدن به هدف واقعاً می‌تواند دنیایی از امکانات را باز کند.

W – اراده برای عمل:

در نهایت، ما در مورد تعهد صحبت می‌کنیم. مربیان به مراجعین کمک می‌کنند تا یک برنامه محکم را تنظیم کنند و سؤالات واقعی را بپرسند، “اولین حرکت شما چیست و چه زمانی می‌خواهید آن را انجام دهید؟” استفاده از برنامه‌های اقدام یا حتی قراردادهای تعهدی می‌تواند احتمال این‌که این برنامه عملی شود را افزایش دهد.
این همچنین در مورد نگاه کردن به آینده است، دریابید که چه چیزی ممکن است شما را این سفر بازدارد، و چگونه از آن موانع بگذرید. انجام اقدامات و ضرب الاجل های خاص به وضوح مشتریان را آماده می کند. نگه داشتن آنها در مسیر برای عبور از آن خط پایان.

2. مدل مربیگری STEPPA: بهترین برای تقویت هوش هیجانی

مدل مربیگری STEPPA یک رویکرد قدرتمند برای مربیانی است که می خواهند یک حرفه مربیگری موفق ایجاد کنند. این شامل هفت مرحله کلیدی است که هر کدام برای هدایت موثر مشتریان ضروری است.

S – موضوع:

سفر با تعیین تمرکز شروع می شود. مربیان از برگه های منطقه تمرکز استفاده می کنند تا به مشتریان کمک کنند اهداف یا چالش های اصلی خود را مشخص کنند. این تضمین می‌کند که جلسات کوچینگ بر روی آنچه مشتری می‌خواهد به آن دست یابد یا بر آن غلبه کند متمرکز لیزری است.

این مرحله بسیار مهم است. این به شما کمک می کند تا چیزها را با مشتریان خود واقعی و واقعی نگه دارید و از هرگونه سوگیری که می تواند به جلسات شما نفوذ کند، دوری کنید.

T – تنظیم هدف:

تعیین اهداف واضح و قابل دستیابی در مرحله بعدی است. این می تواند شامل استفاده از معیارهای هدف SMART برای چارچوب بندی اهداف آنها باشد.

می توانید سوالاتی با هدف شناسایی جاه طلبی ها بپرسید، مانند “هدف اصلی شما برای شش ماه آینده چیست؟”. این اطمینان حاصل می کند که مشتریان برای تلاش های خود یک هدف متمرکز بر لیزر دارند. همه چیز در مورد دادن جهت و هدف است.

E – احساسات:

اهداف فقط در مورد اعمال نیستند. آنها در مورد احساسات نیز هستند ابزارهای نگاشت احساسات به مشتریان این امکان را می دهد تا احساسات خود را در مورد اهداف خود کشف و بیان کنند. این مرحله برای درک انگیزه و رسیدگی به هرگونه موانع عاطفی بسیار مهم است.

این فرآیند خودیابی می‌تواند به بینش‌های قدرتمند و تغییر در دیدگاه منجر شود و زمینه را برای تغییر معنادار فراهم کند.

P – ادراک:

اینکه مشتریان چگونه دنیا را می بینند می تواند بر پیشرفت آنها تأثیر بگذارد. تمرینات چالش ادراک به مراجع کمک می کند تا هرگونه باور یا نگرش محدود کننده را مورد سوال قرار داده و تنظیم کند. این ذهنیتی را تشویق می کند که به جای اینکه مانع از آنها شود، از اهداف آنها حمایت می کند.

P – برنامه ریزی:

مربیان و مشتریان با همکاری یکدیگر یک برنامه عملیاتی دقیق تهیه می کنند. این شامل تقسیم اهداف بزرگتر به مراحل کوچکتر و قابل کنترل تر است. استفاده از ابزارهایی مانند کاربرگ های عملیات طوفان فکری به ترسیم این مراحل همراه با ضرب الاجل ها کمک می کند و مسیر روشنی را برای دستیابی به اهداف تعیین شده فراهم می کند.

P – سرعت:

هرکس با سرعت خودش حرکت می کند. راهنماهای گام پیشرفت به تنظیم یک جدول زمانی واقع گرایانه که متناسب با زندگی مشتری باشد کمک می کند. این در مورد پیشرفت مداوم بدون احساس خستگی است، اطمینان از پایداری سفر.

A – سازگاری:

انعطاف پذیری کلیدی است. ابزارهای برنامه‌ریزی سازگاری، مشتریان را برای موارد غیرمنتظره آماده می‌کند و به آنها کمک می‌کند حتی در صورت بروز چالش‌ها در مسیر خود باقی بمانند. این امر انعطاف‌پذیری را ایجاد می‌کند و اطمینان می‌دهد که مشتریان می‌توانند برنامه‌های خود را تنظیم کنند و در عین حال چشم‌شان به جایزه باشد.

این به مشتریان کمک می کند تا روی اهداف خود متمرکز بمانند. به آنها کمک کنید تا با انگیزه باقی بمانند، به خصوص در هنگام مواجهه با موانع.

3. مدل کوچینگ CLEAR: بهترین برای تقویت رهبری

مدل کوچینگ CLEAR که توسط پیتر هاوکینز ایجاد شده است، چارچوبی ساختاریافته را برای تقویت اثربخشی مربیگری و راهنمایی ترسیم می کند. به پنج مرحله کلیدی تقسیم می شود.

C– قرارداد:

اینجا جایی است که قوانین اساسی وضع می شود. این یک ارتباط صمیمانه بین مربی و مشتری در مورد هدف آنها، بایدها و نبایدها و آنچه از هر دو طرف انتظار می رود است.

شاید از یک قرارداد مربیگری یا چت در مورد اهداف و آنچه که مشتری را تقویت می کند استفاده کنید. پرسیدن چیزی شبیه، “رویای بزرگ شما با جلسات ما چیست؟” می تواند هوا را در مورد آنچه مشتری دنبال می کند روشن کند. کل ایده این است که در یک صفحه قرار بگیرید تا سفر به آرامی طی شود و هر جلسه مهم باشد.

L – گوش دادن:

سنگ بنای مربیگری مؤثر، توانایی گوش دادن است. گوش دادن فعال به مربی کمک می کند تا افکار و احساسات مشتری را درک کند. این می تواند به معنای تکرار کلمات آنها یا پرسیدن سؤال برای نشان دادن همدلی باشد.

هدف ایجاد یک فضای امن و قابل اعتماد است. به این ترتیب، مشتری احساس می کند که دیده می شود و شنیده می شود، که کلید ارتباط خوب است.

E – کاوش:

در این مرحله، پرسشگری قدرتمند توسط مربی به مشتری در به دست آوردن بینش و خودآگاهی کمک می کند.

سوالاتی مانند “برای رسیدن به هدف خود با چه چالش هایی روبرو هستید؟” یا “باورهای شما چگونه بر اعمال شما تأثیر می گذارد؟” تحریک بازتاب عمیق

هدف کشف مسائل یا باورهایی است که مانع از پیشرفت مشتری می شود. این به آن‌ها اجازه می‌دهد چیزها را متفاوت ببینند و راه‌حل‌هایی بیابند.

الف – اقدام:

این مرحله ای است که برنامه ریزی به تعهد تبدیل می شود. کوچ از مشتری در توسعه اهداف SMART و گام های عملی در جهت دستیابی به این اهداف حمایت می کند. استفاده از ابزارهایی مانند الگوهای برنامه ریزی اقدام می تواند این فرآیند را سازماندهی کند.

بحث در مورد “این هفته چه گام های مشخصی را برای رسیدن به هدف خود بردارید؟” مشتری را تشویق می کند تا به اقدامات ملموس متعهد شود. هدف انتقال مشتری از تفکر به عمل، ارتقاء پیشرفت و رشد است.

R – مرور:

آخرین مرحله سفر در مورد بررسی است – نگاهی به عقب به زمین پوشیده شده، موانع پرش و بردها در طول مسیر. جلسات مرور ممکن است به دستاوردها، سکسکه‌ها و نحوه برخورد با نقاط سخت بپردازد.

سوالاتی مانند “از تلاش های خود چه درس هایی می گیرید؟” یا “چگونه باید برنامه بازی خود را تغییر دهیم تا بهتر اهداف خود را دنبال کنیم؟” به جشن گرفتن پیروزی ها و تنظیم دقیق استراتژی های آینده کمک کنید.

این در مورد حفظ حرکت و تشویق ذهنیتی است که تماماً در مورد رشد و تکامل است.

4. مدل کوچینگ CIGAR: بهترین برای برنامه ریزی استراتژیک 

مدل کوچینگ سیگار توسط سوزی گرین و آنتونی گرانت تاکید زیادی بر واقعیت فعلی مراجعین دارد و بر کمک به آن‌ها برای کسب وضوح و آگاهی در مورد وضعیت فعلی خود تمرکز دارد.

C – واقعیت کنونی:

بدون شک، این در مورد دریافت تصویر کامل از جایی است که مراجع امروز ایستاده است. استفاده از ابزارهایی مانند چرخ زندگی برای نگاه کردن به بخش‌های مختلف زندگی مشتری یا طرح سؤالاتی مانند «این روزها چه چیزی شما را غمگین می‌کند؟» هدف آن ترسیم یک چشم انداز دقیق از صحنه فعلی مراجعین- چالش ها، نقاط قوت و همه چیز است. این تصویر کلی کلیدی است زیرا برای هر چیزی که در آینده می‌آید پایه‌گذاری می‌کند.

I – ایده آل:

در اینجا، تمرکز به آنچه مراجع یا کوچی می خواهد به آن دست یابد – چشم انداز او برای آینده تغییر می کند. مربیان  یا کوچ ها می‌توانند کوچی ها را تشویق کنند تا یک تابلوی بصری ایجاد کنند یا از تمرین‌های تصویرسازی هدایت‌شده استفاده کنند.

سوالاتی مانند “موفقیت برای شما چگونه به نظر می رسد؟” به مشتریان کمک کنید تا اهداف، آرزوها و نتایج مورد نظر خود را به وضوح بیان کنند. این مرحله برای ایجاد انگیزه و هدایت تلاش های کوچی ها از طریق ایجاد یک مقصد مشخص است.

G – شکاف ها:

شناسایی اختلافات بین واقعیت فعلی مراجعین و آینده ایده آل او ماهیت این مرحله است. مربیان می توانند از تحلیل SWOT استفاده کنند یا بپرسند “در حال حاضر چه موانعی بر سر راه شما قرار دارد؟”

این مرحله برای درک اینکه چه چیزی باید تغییر یا بهبود یابد حیاتی است و به مشتری و مربی کمک می کند تا مناطق تمرکز را برای عمل مشخص کنند.

A – اقدام:

این مرحله جایی است که برنامه ریزی با اجرا روبرو می شود. ایجاد یک برنامه اجرایی گام به گام با کوچی، تمام آن بینش ها و رویاها را به لیستی از کارها تبدیل می کند. ابزارهایی مانند الگوهای برنامه ریزی اقدام یا تعیین اهداف SMART در اینجا مفید هستند.

بحث در مورد سؤالاتی مانند “یک قدمی که می توانید در این هفته برای رسیدن به هدف خود بردارید چیست؟” کمک می کند تا آرزوهای مشتری به وظایف عملی تبدیل شود.
این مرحله برای حرکت بسیار مهم است و دیدگاه و بینش مشتری را به پیشرفت ملموس تبدیل می کند.

R – بررسی:

برای تشویق پیشرفت، توجه به نحوه پیش رفتن کارها ضروری است. چه از طریق پیگیری‌های منظم یا لحظه‌های تأمل با سؤالاتی مانند «چقدر به هدف خود نزدیک هستید؟» تضمین می کند که سفر کوچینگ انعطاف پذیر و با نیازهای در حال تغییر مراجع هماهنگ است.

این حلقه پیوسته از بازخورد و تنظیم، سفر را تازه و رو به جلو نگه می دارد.

5. مدل مربیگری OSCAR: بهترین برای توسعه اجرایی

Mark McKergow و Paul Z. Jackson مدل مربیگری OSCAR را ایجاد کردند. این مدل به پنج مرحله تقسیم می شود.
هر مرحله برای تسهیل پیشرفت واضح و نتایج قابل اجرا طراحی شده است. بر ایجاد اهداف و مقاصد واضح برای جلسه مربیگری تمرکز دارد.

O – هدف:

ابتدا، ما با برخی از اهداف شفاف برای جلسه مقدماتی یا جلسه صفر در کوچینگ را فراهم می کنیم. مربیان ممکن است یک الگوی هدف گذاری را بیرون بیاورند یا مستقیماً بپرسند: “مهم ترین چیزی که امروز می خواهید به آن بپردازید چیست؟“

این مرحله باعث می‌شود که همه در یک صفحه باشند و زمینه را برای همه چیزهایی که در ادامه می‌آیند آماده می‌کند. این مانند تنظیم GPS قبل از اینکه به جاده بروید – دانستن اینکه به کجا می روید بسیار مهم است.

S – مقیاس بندی:

در مرحله بعد، مربی در مقیاس 1 تا 10 مشخص می کند که مشتری در رابطه با هدف خود در کجا ایستاده است. از چیزی مانند این می پرسد: “در مقیاس 1 تا 10، چقدر احساس می کنید به هدف خود، در حال حاضر، نزدیک هستید؟» کمک می کند تا همه چیز در چشم انداز قرار گیرد.

این نشان می دهد که آن‌ها تا کجا آمده اند و چقدر باید بروند. این یک راه عالی برای ایجاد حس ملموس تر و قابل پیگیری تر سفر به سمت هدف است.

ج – انتخاب ها:

این مرحله به بررسی گزینه ها و استراتژی های مختلف برای غلبه بر چالش ها یا دستیابی به اهداف اختصاص دارد.
مربیان، مراجعین را تشویق می کنند تا رویکردهای مختلف را در نظر بگیرند. آنها می پرسند، “چه استراتژی های مختلفی را می توانید برای حرکت از موقعیت فعلی خود به یک عدد بالاتر در مقیاس خود به کار ببرید؟“

این بخش تماماً در مورد باز کردن دنیایی از امکانات و اجازه دادن به مشتری برای دیدن همه مسیرهای مختلف است. این باعث تقویت عضلات حل مشکل آنها می شود و آنها را به برنامه ای که انتخاب می کنند متعهد می کند.

الف- تأیید و اقدام:

مربیان نقاط قوت و موفقیت های گذشته مراجعین را برای تقویت اعتماد به نفس او تأیید می کنند.
آنها از جملات تاکیدی مانند “بیایید به نقاط قوتی که در گذشته با موفقیت از آن‌ها استفاده کرده اید نگاه کنیم” استفاده می کنند. این امر با ایجاد یک برنامه عملیاتی دقیق دنبال می شود.

سپس مکالمه به تعریف مراحل خاص، تعیین جدول زمانی و توافق بر روی نقاط عطف با سؤالاتی مانند “اولین قدمی که برای رسیدن به هدف خود بردارید چیست و تا چه زمانی است؟” این رویکرد تضمین می‌کند که مشتری احساس حمایت می کند و یک استراتژی قطعی برای حرکت رو به جلو دارد.

R – بررسی:

مدل OSCAR با یک جلسه نقد و بررسی خوب به پایان می رسد. پرسیدن، “این طرح چگونه در رسیدن شما به هدفتان کمک خواهد کرد؟” به مربیان و کوچی ها کمک خواهد کرد تا در مورد آنچه که کار می کند و چیزهایی که کار نمی‌کند، غوطه ور شوند و برندهایشان را در طول مسیر جشن بگیرند.

این زمان انعکاس طلایی است برای بهینه سازی برنامه بازی در صورت نیاز. اطمینان از اینکه کوچینگ در مسیر رشد و موفقیت مشتری است. کل فرآیند را تازه و رو به جلو نگه می دارد.